خدایا بیا تا دراغوشت ارام بگیرم



یک شب به خانه ی من بیا خدا!

بیا تا برایت بگویم که دلتنگی هایم سالهاست

در خانه ی دلم مدفون شده!

بیا تا بغض سالها تنهایی و تاریکی را میان شانه هایت بگریم...

دستهایت را در دست بگیرم

و امنیت و آرامشی را که سالهاست

از من ربوده اند دوباره به خاطر آورم...

بیا تا در آغوشت آرام بگیرم...

جای من در دورها آغوش پر مهر تو بود

...بیا تا زمانه را برگردانیم و من

دوباره...!!!

 آه...!

این کوله بار تنهایی دیگر قامتم را خم کرده

دیگر وقت رفتن است

دستانم را نمیگیری...!!!

خدای بی همتا

خدایا واقعا که تو بی همتایی


همیشه هستی و عشق می‌ورزی


همیشه همراه و همدمی


همیشه حاضر و ناظری


همیشه پشتیبان و مراقبی


خدایا تویی که هیچ گاه عشقت کمرنگ نمی‌شود


تحت تاثیر هیچ چیزی قرار نمی‌گیری


به اشتباه نمی‌افتی!


سوء تفاهم برایت پیش نمی‌آید!


حقیقت را آنطور که هست می‌دانی


بهتر از هر کسی قضاوت می‌کنی


عشقت رنگ نمی‌بازد...

 

خدایا عین عدل و عدالتی...


به قدر مثقال ذره ای ظلم نمی‌کنی


به بهانه ی محبت به کسی برای دیگری کم نمی‌گذاری


با کسی پارتی بازی نداری


کسی را بیش از حد توانش مکلف نمی‌کنی


ندانسته کسی را مجازات و تنبیه نمی‌کنی


حق هیچ کس را فراموش نمی‌کنی...


برای هیچ کس کم نمی‌گذاری...


سختگیر و زورگو نیستی...


تو عزیز و حکیمی...


حق مظلوم را از ظالم می‌ستانی

 

تویی که بی هیچ بهانه روزی می‌دهی و از این کار خسته نمی‌شود


شکایت نمی‌کنی که چرا مدام از من روزی می‌خواهید!


برعکس بعضی ها که می‌گویند مگر من بانکم!!!


تو می‌گویی آری من بانکم نه بانک زمینی!


که خزانه ی آسمان و زمین دست من است...


حیف که ما نفهمیدیم ...


کلید گنج‌های عالم در دست توست ...


و چشم به دست مردم داریم!


عجیب که این روزی را از هیچ کس دریغ نمی‌کنی


به کافر و فاسق و عاصی روزی می‌دهی همانگونه که به مومن و نیکوکار روزی می‌دهی

 

خدایا حقا که تو بی همتایی


تو نابی، تکی، یگانه ای، یکتایی...


تو بهترین یاوری


از کمک کردن خسته نمی‌شوی


در مقابل کمک رسانی چیزی نمی‌خواهی


در مقابل خوبی هایت عوضی نمی‌خواهی


الطافت بی دریغ و بی چشم داشت است...


برعکس ما آدمها!


 

خدایا تو بر هر چیزی قادری...


خدایا تو هیچ گاه کم نمی‌آوری...


اگر از تو کمک بخواهم نمی‌گویی من نمی‌توانم!


من که کاره ای نیستم! من که دستم به جایی بند نیست!


تو می‌گویی، از من کمک بگیر... فقط من هستم که می‌توانم...


آنگاه که همه تسلیم می‌شوند و نمی‌توانند، فقط تویی که می‌توانی...


کاش می‌فهمیدیم و باور میکردیم...

 

خدایا تو یگانه ای


تو بی همتایی... تویی که گناهان ما را می‌بینی و باز هم می‌بخشی


می‌پوشانی چنان که اصلا نبوده اند...


آبرویمان را نمی‌ریزی


نه تنها عیب‌ها را افشا نمی‌کنی، که خوبی‌ها را می‌پراکنی...


زیبایی را نمایان می‌کنی و زشتی ها را می‌پوشانی


گناهان را می‌بخشی و راه را برای برگشت به آغوشت همیشه باز می‌گذاری

 

خدایا حمد و ستایش مخصوص توست...


ای بهترین...


ای یگانه و بی‌همتا


حقا که سبوح و قدوسی


حمدها تماما مخصوص توست...

 

خدایا چه دلبری برگزیده اند آنان که تو را دوست می‌دارند...


به به... چه نیکو معشوقی هستی تو...


یا خیر حبیب و محبوب


حقا که هیچ عشقی به پای عشق به تو نمی‌رسد...


خوشا آنان که در دریای عشقت غرق شدند...


خوشا آنان که با تو انس گرفته اند و تو با آنان انس داری...


یا خیر مونس و انیس


چه همنشینی پیدا کرده اند... آنان که با تو همنشنین اند...


یا خیر صاحب و جلیس


چه هدف و مقصود والایی یافته اند آنان که به دنبال تو می‌گردند...


یا خیر مقصود و مطلوب


خوشا آنان که تو را می‌خوانند و تو پاسخشان را می‌دهی...


یا خیر مجیب و مجاب


خوشا آنان که تو را صدا می‌کنند و تو صدایشان می‌کنی...


یا خیر داع و مدعو


خوشا آنان که همواره به یاد تواند و تو همواره به یادشان هستی...


یا خیر ذاکر و مذکور...


خوشا آنان که همیشه تو را شکر می‌کنند و تو هم در مقابل پاداششان می‌دهی...


یا خیر شاکر و مشکور...


آه که واله و حیرانت می‌شوم وقتی مرورت می‌کنم...


تنها می‌توانم بگویم... تو بی‌همتایی...


و چه آرامشی دارد وقتی من خود را به تو نسبت می‌دهم!


و می‌گویم... خدای من!

خدای من...

رب من... معبود من... اله من...

آه که چه شیرین است پیوستن به تو...


خدای من...



اللهم عجل لولیک الفرج



برچسب‌ها: خدا, دعا, مناجات, عشق

یا غریب الغربا


رافت در آستان تو تفسیر می شود

دل با خیال حسن تو تسخیر می شود

صدها هزار نامه آلوده از گناه

با یک نگاه عفو تو تطهیر می شود

پیش از اجل به خانه چشمم قدم گذار

تعجیل کن ! فدات شوم ! دیر می شود

حتی سکوت در حرم تو عبادت است

اینجا نفس به یاد تو تکبیر می شود

اینجا اگر کبوتر دل آید از بهشت

اطراف گندم تو زمین گیر می شود

دیوانه می شود دل عاقل در این حرم

دیوانه ای که عاشق زنجیر می شود

صیاد را به نیم نگهت صید می کنی

آهو به یک ضمانت تو شیر می شود

یا ضامن اهو



خدایا به چراغانی شادی بخش صحن آزادی ،

آزادی مظلومان جهان اسلام را آمضا کن

خدایا به مهربانی صحن گوهرشاد

گوهر شادی را در این سرزمین ، نایاب مپسند .

خدایا به صفای صحن کوثر ، ما رادر دنیا وآخرت جرعه نوش کوثر بخواه.

خدایا به برکت صحن غدیر ، ما را قدر دان وپیام رسان غدیر قرار ده

خدایا به جماعت باشکوه صحن جامع ،

قلب مارا جامع جمیع معرفتها قرار بده .

خدایا به طراوت بهارانه دارالحجه ، بهار ظهور حجتمان را برسان .

خدایا به نواهای ملکوتی دارالحفاظ ،

قران را حافظ ما وما را حافظ قرآن قرار ده .

خدایا به آینه های دارالسیاده ،

امسال را سال سیادت اسلام ومسلمین قرارده .

خدایا به صمیمیت دارالرحمه ، رحمت خاصه خود رااز ما دریغ نکن.

خدایا به درگاه دارالشکر ، مارا شکرگزار

نعمت همسایگی امام رضا (ع) قراربده .

خدایا به پنجره توسل دارالاجابه ،دعای دردمندان اجابت فرما