-
چت با امام زمان عج چت چیز بدی نیست
پنجشنبه 26 آذر 1394 14:11
»» چت با امام زمان(عج) ... چت چیز بدی نیست به نام خدا سلام به تمامی عزاداران حسینی نمی دونم چرا ما آدمها نمی تونیم از داشته هامون درست استفاده کنیم.؟ چرا باید از چیزی که می تونیم بهره ی معنوی ببریم خرابش می کنیم فقط برای به دست آوردن دنیامون تلاش می کنیم ؟ چرا نمی خواهیم باور کنیم که یه روزی هم نوبت ما می شه که رو دست...
-
حجاب
سهشنبه 24 آذر 1394 21:13
از دختر جوان و چادری پرسیدند: از چه نوع آرایشی استفاده میکنی؟ گفت اینها را به کار میبرم: برای لبانم ... راستگویی برای صدایم ... ذکر الله برای چشمانم ... چشمپوشی از محرمات برای دستانم ... کمک و یاری به مستمندان برای پاهایم ... ایستادن برای نماز برای قامتم ... سجده بردن برای الله برای قلبم ... حب الله برای عقلم ......
-
عجب روزگاری شده است
پنجشنبه 19 آذر 1394 14:50
حسین فریاد می زند: " هل من ناصر ینصرنی ؟" و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم: لبیک یاحسین ! لبیک... حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند... و من باز می گویم: لبیک یاحسین ! حسین شمشیر می خورد من سر پدرم داد می زنم و می گویم: لبیک یاحسین ! حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم:...
-
دانشگاه انتظار
پنجشنبه 19 آذر 1394 14:39
دانشگاه انتظار پس از 1300 سال همچنان دانشجو می پذیرد متاسفانه این دانشگاه هنوز 313 فارغ التحصیل هم نداشته است مدارک لازم نماز اول وقت جلب رضای امام عصر علیه السلام دائم الوضو بودن برگه تسویه حساب حق الناس قلبی آکنده از یاد خدا به امید عدم مشروطی
-
گمنام
پنجشنبه 19 آذر 1394 14:35
محمد علی همیشه به من میگفت : «مادرجان! همیشه دعا کن که من شهیدِ گمنام باشم،شهیدی پیش خدا قرب دارد که گمنام باشد.» دعای او مستجاب شد. محمدعلی دوازده سال مفقودالاثر بود و بعد از گذشت دوازده سال مقداری استخوان و پلاک برای ما آوردند. وقتی به معراج رفتیم، استخوانها در یک پارچه سفیدی پیچیده شده بود و حقیقتا من شک داشتم...
-
یا علی بن موسی الرضا
پنجشنبه 19 آذر 1394 14:26
همیشه از حرمت، بوی سیب می آید صدای بال ملائک، عجیب می آید! سلام! ضامن آهو، دل شکسته من به پای بوس نگاهت، غریب می آید نگاه زخمیِ تو، تا بقیع بارانی است مگر ز سمت مدینه، طبیب می آید؟!.. به پای در دلت، ای غریبه تنها علی(ع) ز سمت نجف، عنقریب می آید طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست. کبوتر دل من، بی شکیب می آید برات گشته به...
-
سفارشهای لقمان
پنجشنبه 19 آذر 1394 14:24
در سفارشهاى لقمان به پسرش ناتان، این است که به او گفت: .... پسرم! از خدا چنان بترس که اگر با نیکىِ دو جهان به او برخوردى، باز هم بترسى که خدا کیفرت دهد؛ و چنان به خدا امیدوار باش که اگر با گناهان دو جهان به او برخوردى، باز هم امیدوار باشى که خدا تو را بیامرزد ...
-
امام زمان
پنجشنبه 19 آذر 1394 14:22
-
شهید پلارک
دوشنبه 13 مهر 1394 20:58
یکی از آشنایان خواب شهید پلارک رو دیده بود می گفت ازش تقاضای شفاعت کرده شهید پلارک بهش گفته: من نمی تونم شما رو شفاعت کنم تنها وقتی می تونم شفیع شما باشم که نماز بخونید و بهش توجه داشته باشید همچنین زبانتون رو نگه دارید در غیر این صورت هیچ کاری از دست من بر نمی آید... به راستی چقدر مراقبیم؟!!! شادی ارواح طیبه شهدا...
-
شهیدی که قبرش همیشه بوی عطر میدهد
دوشنبه 13 مهر 1394 20:54
مزار شهید سید احمد پلارک در میان سی هزار شهید آرمیده در گلزار شهدا از ویژگی بارزی برخوردار است که باعث ازدحام همیشگی زائران مشتاق بر گرد آن میشود. تربت پاک این بسیجی شهید همیشه معطر به رایحه مشک است و این عطر همواره از مرقد او به مشام میرسد. کم نیستند کسانی که تنها به نیت زیارت این شهید عزیز به بهشت زهرای تهران و...
-
ملاقات من و شیطان
دوشنبه 13 مهر 1394 20:46
دیروز شیطان را دیدم. در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود؛ فریب میفروخت. مردم دورش جمع شده بودند، هیاهو میکردند و بیشتر میخواستند. توی بساطش همه چیز بود: غرور، حرص، دروغ ، خیانت، بی آبرویی ، جاهطلبی و هزاران چیز دیگه هر کس چیزی میخرید و در ازایش چیزی میداد. بعضیها تکهای از قلبشان را میدادند و بعضی...
-
خدای مهربان و بی همتای من
دوشنبه 13 مهر 1394 20:41
خدای بزرگ من دستان کوتاه و بی جان مرا به دامن کبریاییت گره بزن و مرا پر کن از زیستن .... لبریز کن از بی قراری و تب اه و زاری ************ خدایا چگونه فریادت بزنم ..چگونه بخوانمت وقتی تو در درونم مرا به شکیبایی می خوانی خدایا چون درختچه ای در بیابان خشکیده می مانم که تیغ های مزاحمش نمایانتر از همیشه باعث ازار هر رهگذری...
-
دلتنگ کربلام
جمعه 13 شهریور 1394 16:45
دلتنگ کربلا به هوای کرب و بلا محتاجم می گویند زن های عرب دلشان که می گیرد غصه که می افتد به جانشان، راه کج می کنند سوی حرم تو آقا! می نشیند یک گوشه چادرشان را روی صورتشان می کشند هی می گویند یا عباس ادرکنی ادرکنی بحق اخیک الحسین می گویند شما کاشف الکرب حسینی می گویند هر که می رود کربلا غم های دلش حواله می شود به سوی...
-
دل نوشته
چهارشنبه 3 تیر 1394 16:54
دل نوشته :ماه رمضون امسال برام با تموم ماه رمضوناکه هرسال میان میرن فرق داره از دست خودم خیلی وقت بود کلافه بودم داغون داغون تنهای تنها دیگه با نماز خوندنم ارامش نداشتم انگار هیچ چیزی ارومم نمی کرد شکیات نماز اومده بود سراغم خدا سه رکعت خوندم یا دو رکعت چهارکعت بود یا سه رکعت خیلی عجله می کردم تو نماز خوندنام انگاری...
-
خدا
چهارشنبه 3 تیر 1394 16:25
قلب من قالی خداست تار و پودش از پر فرشته هاست پهن کرده او دل مرا در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب برق می زند قالی قشنگ و نو نوار من از تلاش آفتاب شب که می شود، خدا روی قالی دلم راه می رود ذوق می کنم، گریه می کنم اشک من ستاره می شود هر ستاره ای به سمت ماه می رود یک شبی حواس من نبود ریخت روی قالی دلم شیشه ای مرکب سیاه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 تیر 1394 19:54
-
نامه ای از خدا
دوشنبه 1 تیر 1394 19:45
نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد هام و نه با تو دشمنی کردهام ( ضحی 1,2- افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی. (یس 30) و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن...
-
اقای خوبیها
یکشنبه 10 خرداد 1394 23:06
آخ رین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی (ع) نام: محمد بن الحسن کنیه: ابوالقاسم امام...
-
خدای من
جمعه 8 اسفند 1393 15:02
خدای من چه شبِ سردیست ، امشب گیر کرده ام در این تنهایی وسوسه انگیز امشب چقدر محتاجم پا به پای دلم بیایی! و من ، با صدای قدمهایت آرام شوم خودخواهیست؟ آری میدانم تو معبودی و من ... و من هیچ ولی چه کنم ؟ دلم در تنگنای سینه دارد خفه میشود بغضی راه فریادم را بسته دوست دارم قدم بزنم ، تا صبح در هوای زلالِ تو
-
جدال منو شیطان
جمعه 8 اسفند 1393 15:00
دست و پنجه نرم میکنم با شیطان سرِ طنابِ بندگی هی من میکشم.. هی او می کشد... تا سرانجام؛ در زمینِ که نشیند ؛ گِرهِ پیروزی چه جدالِ نابرابریست من ، خدا را دارم بیچاره شیطان ، تنهاست
-
ازنو بنویس
جمعه 8 اسفند 1393 14:58
این شبها روزهای زندگیم را دوره می کنم . . چه بی شمار تکرار شده اند مشق های تیره ای که معلم روزگار زیر آنها نوشته : "ضعبف ، از نو بنویس"
-
فرشته ها می ایند
چهارشنبه 29 بهمن 1393 08:42
فرشته ها آمده اند پایین همه جا پر از فرشته است از کنارت که رد می شوند، می فهمی؟ اسمت را که صدا می زنند، می شنوی؟ دستشان را که روی شانه ات می گذارند، حس می کنی؟ راستی حیاط خلوت دلت را آب و جارو کرده ای؟ دعاهایت را آماده گذاشته ای؟ آرزوهایت را مرور کرده ای؟ می دانی که امشب به تو هم سر می زنند؟ می آیند و برایت سوغات می...
-
خدایا دل باز امشب گرفته
جمعه 24 بهمن 1393 22:10
خدایا دلم باز امشب گرفته بیا تا کمی با تو صحبت کنم بیا تا دل کوچکم را خدایا فقط با تو قسمت کنم خدایا بیا پشت آن پنجره که وا می شود رو به سوی دلم بیا پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم خدایا کمک کن به من نردبانی بسازم و با آن بیایم به شهر فرشته همان شهر دوری که بر سر در آن کسی اسم رمز شما را نوشته خدایا کمک...
-
خدایا
سهشنبه 14 بهمن 1393 22:13
حضرت موسى (ع) در مناجات خود در کوه طــــور عرض کرد: یا اله العالمین (اى معبود جهانیان ): جواب شـــنید: لبیک (یعنى نداى تورا پذیرفتم ) سپـــس عرض کرد: یا اله المحســــنین (اى خداى نیکوکاران ) همان جواب را شنید سپس عرض کرد: یا اله المطیعین : (اى خداى اطاعت کنندگان ) باز همان پاســـخ را شنید سپس عرض کرد: یا اله العاصین...
-
هنوز هستند
سهشنبه 14 بهمن 1393 22:08
هنــــوز هـــم هستنـــد آدم هایی که فکر می کنیــــم نایابنــــد....!
-
خدایا
سهشنبه 14 بهمن 1393 22:06
-
سرت را بالا بگیر مرد
جمعه 10 بهمن 1393 16:20
مرد سرتو بالا بگیر از چی خجالت میکشی؟ خجالت را باید کسانی بکشند که نان را از سفره تو دزدیدهاند و حساب بانکیشان را در کشورهای دیگر پر کردند. خجالت را باید کسانی بکشند که هر لحظه فریاد عدالت عدالت سر می دهند و غیر از ریا چیزی در زندگی ندارند! سرت را بالا بگیر مرد....سرت را بالا بگیر......
-
لعنت بر شیطان
جمعه 10 بهمن 1393 16:07
لعنت بر شیطان به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد. پرسیدم: «چرا می خندی؟» پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد» پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟» گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!» جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی...
-
دل نوشته
جمعه 10 بهمن 1393 15:53
نوشته ای برای خدا خدا یا تو خود خوب می دانی که همه اعضا و جوارح من با مهر تو آمیخته است. از هنگامی که چشم بر این سرای تو باز کردم برق بودنت تو را در چشم دلم احساس کردم. و زمانی که به نغمه های دلنواز اذان را در گوشم جاری شد به گمانم تمام ذرات وجودم به یک باره تسلیم عشق تو شد. و اما نمی دانم چه شد که الان این دل به بند...
-
هنوز من هستم بنده من
سهشنبه 7 بهمن 1393 22:48
می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم. دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش! هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است! اما من نمی خواهم تو همان باشی! تو باید در هر زمان بهترین باشی. نگران شکستن دلت نباش!...