لوکاس راهب به همراه شاگردش از دهی میگذشت . پیرمردی از او پرسید: ای قدیس، چگونه
به خدا برسم؟
لوکاس پاسخ دا د:خوش بگذران و با شادی ات خدا را نیایش کن . و به راه خود ادامه دادند .
کمی بعد به مرد جوانی برخوردند . مرد جوان پرسید: چه کنم تا به خدا برسم
لوکاس گفت: زیاد خوش گذرانی نکن . وقتی جوان رفت، شاگرد از استاد پرسید: بالاخره
معلوم نشد که باید خوش بگذرانیم یا نه!
لوکاس پاسخ داد: سیر و سلوک روحانی مثل گذشتن از یک پل بدون نرده است که روی یک
دره کشیده شده باشد . اگر کسی بیش از حد به سمت راست کشیده شده باشد می گویم به
طرف چپ برود و اگر بیش از حد به طرف چپ گرایش داشته باشد، می گویم به سمت راست
برود . این باعث می شود از راه منحرف نشویم و در دره سقوط نکنیم.
قشنگ بود
سلام ومتشکرم ازاینکه وقت می گذارید ودر این جنگ شرکت فعال دارید تبریک میگم به شما